کلاس های چند پایه
با اندكي مطالعه در تاريخ تعليم و تربيت مي توان دريافت كه سابقهي كلاسهاي چندپايه به آغاز تعليم و تربيت گروهي منتهي مي شود . و با درنظر گرفتن بافت جمعيتي روستاها در آينده نيز وجود خواهد داشت زيرا علاوه بر آن كه مسألهي غيره اقتصادي بودن كلاسهاي كم تعداد را حل مي كند به تكميل پايههاي تحصيلي نيز كمك مي نمايد . پراكندگي روستاها ، عوامل خاص جغرافيايي ، رشد منفي جمعيت به صورت كلي و كمبود تعداد دانش آموزان واجبالتعليم در بعضي از روستاها ، استفاده از وجود اطفال لازم التعليم در امور كشاورزي در ساير امور معاش خانوادههاي روستايي ، كمبود يا نامناسب بودن راههاي ارتباطي بين روستاها و شهرها ، عدم موافقت بيشتر خانوادههاي روستايي به تحصيل دختران و .... از جمله مسايلي است كه وجود اين كلاسها را الزامي مي سازد .
پس شايسته است نوع نگاه ما به اين كلاس ها و ضرورت وجودشان تغيير نمايد و به عنوان يك «فرصت آموزشي» و نه يك « بحران» كلاس هاي چند پايه را مورد توجه قرار بدهيم . مي توان گفت كه اين كلاس ها مثال زدن چندنشان با يك تير است چون مدير آموزگاري كه در يك كلاس چند پايه تدريسميكند در واقع در طول يك سال ، تجربهي شش سال آموزش را به دست مي آورد. پس بايد تدريس در اين كلاسها را غنيمت بدانيم و به عنوان يك فرصت خوب به آن بنگريم .
تأثير مستقيم محيط رواني كلاس بر روي يادگيري دانشآموزان به عنوان يك عامل مهم داراي پشتوانهي تجربهيزيادي است . والبرگ محيط رواني كلاس را به عنوان جو يا فضاي كلاس توصيف مي كند . كه بالقوه همانند يك گروه اجتماعي بر آنچه كه دانش آموزان ياد مي گيرند ، تأثير ميگذارد . والبرگ حتي بيان مي كند كه تأثير محيط رواني كلاس بر يادگيري نتايج شناختي ، عاطفي و رفتاري تقريباً 30 درصد مي رسد . تأثير اين عامل در يادگيري نتايج مذكور از تأثير عواملديگر مانند رفتار ورودي و پيشرفت تحصيلي دانش آموزان بيشتر است .
سه عنصر محيط رواني كه مربوط به يادگيري
دانش آموزان است عبارتند از : عاطفه ، وظيفه و سازماندهي . مدير آموزگاران اثربخش با تركيب اين سه عنصر قادر به ايجاد و آفرينش كلاسهاي خواهند بود ، كه در نظر دانش آموزان وجههاي جذاب ، وظيفهمدار و كاملاً سازمان يافته دارد . كلاسهاي جذاب ، كلاسهايي هستند كه در آن دانش آموزان متوجه گونهاي احترام متقابل ميان خود و معلم مي شوند ، روابطي مثبت و منفي بر همكاري و مشاركت ميان دانشآموزان حاكم است و در نهايت درچنين كلاس هايي ، آنها از رضايت و خرسندي بيشتري بهرهمند مي شوند.
به هرحال توانايي صفت خوبي است ، و يك الگو يا تركيبي از الگوها كه بتواند توانايي را افزايش دهد بر هر چيزي كه شاگرد براي ساليان متوالي در پيش دارد اثر خواهد گذاشت و يادگيري در خلال اين سالها را افزايش خواهد داد . حتي سادهترين شيوههاي متداول يادگيري توأم با تشريك مساعي ، از اندازه اثر نسبتاً متعادلي برخوردار است .
اما برنامه هاي بهبود آموزش مبتني بر روشها و الگوهاي بسيار خوب تدريس موجب افزايش سرعت پيشرفت كودكان در كلاسهاي چندپايه مي شود و تدريس خوب مبتني بر اين روشها و الگوهاي مناسب باعث برطرف شدن بخش عظيمي از مشكلات كلاسهاي چندپايه خواهد شد و اين كلاسها را براي معلم و دانش آموز لذت بخش مي سازد .
يكي از موضوعهاي كليدي كنفرانس جهاني آموزش براي همه، تلاش براي يافتن روشهاي يادگيري نوين و سازگارتر با نيازهاي دانش آموزان بود .هيچ راهحل آمادهاي براي پيشرفت آموزش نمي توان يافت . هر كشور و اجتماعي بايد روشهاي آموزش خاص خود را بيابد و از تجربههاي سايرين براي مقابله با مشكلات خويش بهره جويد .
تهيه وتدوين:
افشين لهوني شهرستان مريوان
زمستان 86
منابع:
* حاج اسحاق ، سهيلا . فرايندياددهي يادگيري در كلاسهاي چند پايه .
* فعاليتهاي كلاس . دفتر همكاريهاي علمي بينالمللي .
* آندرسون ، دبليو لوين . افزايش اثربخشي معلمان در فرايند تدريس .
0 نظرات:
ارسال یک نظر