سه‌شنبه، خرداد ۰۵، ۱۳۸۸

نشریه ی با دومی ها شماره ‌نج

ارزشیابی از دیدگاه کیفی وکمی

هرکشوری برای پاسخگویی به نیازهای خود بایستی از نیروی انسانی کار آمد و اثربخش استفاده نماید . برای آماده ساختن افرادجامعه و تجهیز آنها به دانش،مهارت و نگرش مناسب و مورد نیاز ، راهی جز آموزش و تربیت افراد وجود ندارد . چه آموزش رسمی باشد یا غیر رسمی ، مکتوب باشد یا شفاهی ، حضوری باشد یا غیر حضوری و ..... به هر حال هرکشوری ناگزیر از داشتن یک نظام آموزشی پویا و فعال می باشد تا بتواند آحاد مردم را در راستای نیازهای افراد و جامعه تربیت کند . نظام آموزشی بایستی بتواند پاسخگوی نیاز های جامعه باشد ، نیاز های اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی ، صنعتی و ......

این نظام آموزشی باید بتواند به سوالات و پرسش هایی که در مسیر ذهن هر یک از احاد جامعه که پیش می آید ، جواب گو باشد و برای ارزیابی این آموزش نیازمند نوعی ارزشیابی است که بتواند تمام ویژگی های فرد از نظر اجتماعی ، عاطفی و آموزشی را در بر داشته باشد و بتواند انسان را در تمام ابعاد بسنجد و از تک بعدی بودن او جلو گیری نماید .

این ارزشیابی و ارزیابی باید مانند هر رشته علمی دیگر نگاهی منسجم و منظم به پدیده ها و درک و استنباط عمومی و عمیق آنها داشته و نیازمند مدلها ، الگوها و نظریه های علمی می باشدکه بتواند موردقبول احاد جامعه قرار گیرد و به آن عمل کنند . پس لازم است ،ارزشیابی را شناخته و برای آن تعریفی پیدا کنیم .

از ارزیابی و ارزشیایی تعاریف گوناگونی کرده اند و بنا به سلیقه ، تجربه ، دانش و زمینه های علمی و کاری صاحب نظران به ارزیابی نگریسته شده است . از آنجا که آموزش یک سیستم یا نظام است ارزیابی نیز باید به صورت سیستماتیک و نظام مند دیده و تعریف شود . اما این خصوصیت مهم در تمامی تعاریف ارائه شده برای ارزیابی به وضوح دیده نمی شود . برای مثال برخی ارزیابی را قضاوت در مورد پدیده ها از طریق جمع آوری اطلاعات و مقایسه وضع موجود و مطلوب به حساب می آورند .بعضی نیز ارزشیابی آموزشی را فرایندی منظم و مستمر ، برای توصیف ، هدایت کردن و اطمینان یا فتن از کیفیت فعالیت های آموزشی معرفی می کنند . اما در این میان تعریف نسبتاً خوب و قابل قبول که کرنباخ از اساتید اندازه گیری است ، ارائه شده است .

کرانباخ ارزشیابی راجمع‌آوری اطلاعات وکاربرد اطلاعات به منظورتصمیم گیری‌درباره یک‌برنامه آموزشی تعریف کرده است .

یکی از اصطلاحات و مفاهیمی که در آموزش و به تبع آن در ارزشیابی بوفور به کار می رود و از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است ، کیفیت می باشد . کیفیت یک واژه ی عمومی و مصطلح در رشته های مختلف علمی است.

واژه کیفیت در آموزش و ارزیابی در دو سطح قابل بررسی است . یک وجه و معنای آن به منزله مفید بودن است . در این منظر کیفیت هر چیزی می تواند به عنوان فایده و سود مندی آن تعبیر شود . میزان کیفیت شی یا کیفی بودن چیزی به میزان استفاده و کاربرد آن در عمل بستگی دارد . هر قدر در عمل مفید تر و کار آمد تر باشد آن شی یا موضوع با کیفیت تر است . در نگاه دوم کیفیت در مقابل کمیت به کار می رود . از این لحاظ هر چیز کمی و ریاضی محض نباشد کیفی است . رویکرد دوم به مقوله کیفیت حائز اهمیت فراوان است . زیرا بر روی بسیاری از موضوعات دیگر تاثیر جدی می گذارد . از انتخاب الگو و مدل ارزشیابی گرفته تا روش ها، ابزار ، نوع داده ها و تحلیل آنها ، همگی کاملا ً تحت تاثیر این تمایز و تفکیک ( کیفیت و کمیت ) می باشد.

در مجموع کیفیت یک امر نسبی است و در هر موقعیت و شرایطی بایستی تعیین شده و ملاک عمل قرار گیرد . این جمله گویای تغییر پذیری کیفیت و لزوم باز نگری ، نظارت و ارزشیابی مستمر خود کیفیت نیز می باشد . آنجا که با آدم سروکار داریم. نمی توان یکبار برای همیشه مرز کیفیت چیزی را مشخص ساخت و همواره بر همان اساس اقدام نمود. انعطاف پذیری و نگاه چند باره به کیفیت همیشه لازم است . کیفیت مقطعی نیست ، اندیشه مستمر است.

جمع آوری اطلاعات در داده های کمی و کیفی متفاوت است . اطلاعات کمی برای عموم قابل فهم تر و مفید تر است ولی اطلاعات کیفی تخصصی تر بوده و مهارت آموزش بیشتری برای بکار گیری لازم دارد . در تجزیه و تحلیل داده های کمی از روش های آمارپارامتری استفاده می شود اما تحلیل داده های کیفی مبتنی بر روش های آمار نا پارامتری و عمدتاً تحلیل محتوا است . داده کیفی در قالب مفاهیم و واژه ها ارائه می شود و تحلیل آن نیز کمتر بر عدد متکی است و بیشتر از مفاهیم و کلمات کلیدی ، ارزش گذاری و قضاوت بر خوردار است .

ابزار جمع آوری داده های کمی معمولاً آزمون های عینی یا استاندارد با پاسخ های از قبل تعیین شده است . اما داده های کیفی از طریق ابزارهای ذهنی ، پرسشنامه و نگرش سنج ها ، روش های مصاحبه ای ، مشاهده ای ، واقعه نگاری ، گزارش های روزانه و ...... گرد آوری می شود .

بازخورد :

زمانی که فراگیر بتواند آنچه را در یک موقعیت فرا گرفته است در موقعیت متفاوتی به کار برد ، یعنی توانایی انتقال آن آموخته را داشته باشد یاد گیری اتفاق افتاده است . به عبارت دیگر دانش آموز به فرا شناخت رسیده است .

بارل( 1992) معتقد است که محققان و مربیان در ابتدا بر فرایند شناخت تاکید دارند ، اما تفکر نه تنها شامل اعمال شناختی است بلکه توان کاربرد در زمان های مناسب را نیز شامل می شود . برای اینکه دانش آموزبه چنین توانی برسد باید در فرایند آموزش ، دایم بازخورد بگیرد و نسبت به موقعیت خود آگاه شود . این باز خورد می تواند از معلم ، از خود دانش آموز و یا دیگر هم کلاسی ها باشد .

آنچه به واقع نیاز داریم ، حاکم کردن فرهنگ موفقیت در کلاس است با اعتقاد به اینکه همه می توانند موفق باشند . نوشتن گزارش کار ، طرح پرسش های عمیق یادگیری براساس حل مسئله ووادارکردن دانش آموزان به خودارزشیابی به آنان کمک‌ می‌کندتاازروندتفکری خودآگاه شوندوبهتربتوانندآموخته های خودرادرشرایط جدیدوزندگی روزمره به کارگیرند.سهیم کردن دانش آموزان درارزشیابی ازکارخودباعث می شودکه نه تنهاازاشتباه کردن نهراسند،بلکه برای اصلاح اشتباه خودبیندیشندوآگاهانه تصمیم بگیرندویادبگیرندکه درموردکارخودیادیگران آگاهانه قضاوت کنند.

منابع:

* مقدمه ای بر ارزشیابی کیفی – مهدی فراهانی

* حسني، دكترمحمّد– احمدي،دكترحسين-

جزوه ي ارزشيابي توصيفي

گروه كيفيت بخشي به فعاليت هاي ياد دهي - يادگيري

تهیه‌و تدوین :

افشین‌لهونی‌ سرگروه ‌آموزشی‌پایه‌ی دوم دبستان شهرستان مریوان


1 نظرات:

amozgar در

دعوت نامه

همکار گرامی سلام

وبلاگ گروهی آموزگاران کردستان نزدیک به یک سال است که قدم به دنیای مجازی نهاده است. حال از طرف آموزگاران، از شما فرهیخته ی گرامی که به عنوان یک معلم که در حوزه ی وب فعالیت دارید؛دعوت می شود تا با عضویت در وبلاگ گروهی آموزگاران به عنوان نویسنده به انتشار مطالب ارزنده ی آموزشی و تجارب آموزگاری بپردازید.

حضور سبزتان را را چشم در راهیم.

وبلاگ گروهی آموزگاران کردستان

ارسال یک نظر